خرید آنلاین کتاب

خرید آنلاین کتاب - خرید اینترنتی کتاب - بانک کتاب - خرید کمک درسی - خرید کتاب - کتاب گالری - ketabgallery

خرید آنلاین کتاب

خرید آنلاین کتاب - خرید اینترنتی کتاب - بانک کتاب - خرید کمک درسی - خرید کتاب - کتاب گالری - ketabgallery

خرید آنلاین کتاب - خرید اینترنتی کتاب - بانک کتاب - خرید کمک درسی - خرید کتاب - کتاب گالری - ketabgallery - کمک درسی - ارسال رایگان کتاب - خرید کتاب درسی - خرید کتاب کمک درسی - کتاب - خرید کتاب کمک درسی - کتاب درسی-

آخرین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اصول چابکی» ثبت شده است

۲۷
ارديبهشت

روش شناسایی شش سیگما برای مدیریت محصول

شما احتمالا شنیده اید از روش شناسی شش سیگما در رابطه با کسب و کارهای بزرگ تولیدی مانند GE و موتورولا، دو طرف حامیان آوازی شنیده اید، اما به عنوان یک مدیر پروژه، آیا تا به حال فکر کرده اید که چگونه شش سیگما مفید برای شما و تیم شما می تواند باشد؟

صرفنظر از صنعت، شرکت ها باید فرآیندهای کارآمد را برای تکمیل پروژه ها و در ارتباط با آنها حفظ کنند. در حالی که اهداف شما ممکن است کاملا در چارچوب شش سیگما مناسب نباشند، شما و تیم خود برای بهره مندی از افزایش بهره وری سود می برند. ذهنیت شش سیگما - با استفاده از الگوی چیدمان مناسب - می تواند ایجاد شود. برای کسب اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه کنید.

آیا می خواهید سریع تر تصمیم بگیرید که آیا شش سیگما مناسب است؟ راهنمای نهایی ما را به روشهای مدیریت پروژه در فرمت فلوچارت سرگرم کنید.


روش شش سیگما چیست؟
در صورتی که مدرسه کسب و کار شما در شش سیگما یادآور شده است (قابل درک) در طول سال ها ناهموار است، شش سیگما یک روش شناخته شده برای پیدا کردن و رفع نقاط ضعف در یک فرایند است که مانع از کارایی یا نتیجه خطاهای بیشتر نسبت به ایده آل است.

شش سیگما به طور خاص به هدف کاهش تعداد نقص های تولید تا کمتر از 3.4 در هر 1 میلیون واحد اشاره دارد. با این حال، در طول سالها، سود شش سیگما به مراتب فراتر از دنیای تولید گسترش یافته است تا به یک دسته بندی متنوع از شرکت هایی نظیر آمازون، Xerox و هتلهای استارودو کمک کند با بهبود کارایی صرفه جویی کنند.

برای شناسایی نقاط ضعف در یک روند در صنعت تولید، مدیران پروژه اغلب از نقشه جریان ارزش برای تجسم فرایندها و شناسایی فرصت هایی برای بهبود آنها استفاده می کنند:

با تجسم اینکه محصول یا سرویس شما از یک ایده به دست مشتری شما می آید، می توانید شروع به شناسایی راه هایی برای افزایش کارآیی و کیفیت، یعنی آنچه در مورد روش شش سیگما است.


روش شش سیگما در یک شرکت کاربرد دارد؟
خود شش سیگما دارای شرایط خاصی از برنامه کاربردی است، به طور کلی تجربی، در یک کسب و کار. به عنوان یک مدیر پروژه، می توانید انتخاب کنید که چقدر یا چقدر مایل به پذیرفتن این اصطلاحات هستید. برای اجرای شش سیگما به عنوان آن طراحی شده است، شما یا کسی در شرکت شما باید از طریق مدرسه کسب و کار و یا برنامه آنلاین، که هر دو به طور گسترده ای در دسترس هستند و مسیرهای صدور گواهینامه های مختلف بسته به نیاز شما ارائه می شود.

اگرچه شش سیگما به رهبری قوی برمی گردد تا یک پروژه را پیش ببرد، یکی از اصول روش شناسی این است که هر فردی در سازمان باید متعهد و درک تلاش، به ویژه مدیریت سطح بالا باشد. این نقطه پروژه است که با داشتن یک نقشه راه بصری واضح برای کارکنان در قالب یک الگو Lucidchart، ارتباطات را تقویت می کند، همه را از نقش های خود آگاه می کند، و مطمئن شوید که کارکنان در موفقیت پروژه سرمایه گذاری می کنند.

به طور سنتی، هنگامی که شرکت شما یک رویکرد شش سیگما را برای یک پروژه اجرا می کند، کارمندان به صورت زیر تشکیل می شوند:

کمربند مدرن سیاه: مسئولیت در خانه و مربی شش سیگما، آموزش دیده و گواهی شده است.
کمربند سیاه: کارکنانی که به کمپانی Black Belt کمک می کنند و گزارش می دهند، اغلب آموزش دیده و تایید می شوند.
کمربند سبز: کارکنانی که شش سیگما را به مسئولیت های شغلی روزانه خود متصل می کنند، گاهی آموزش داده می شوند.
به عنوان مدیر پروژه، شما می توانید انتخاب کنید که آیا این نوع تجدید ساختار در سازمان شما و اهداف  چابک پروژه شما قابل درک باشد.


چگونه در عمل کار می کند؟
ابتدا مهم است که آیا روش شناسی شش سیگما مناسب برای پروژه شما باشد. برناردو تیرادو، یک متخصص شش سیگما، با چند پرسش اساسی خود می پرسد:

"هدف این پروژه چیست؟ آیا فناوری جدید را معرفی می کند؟ آیا این کار باعث تغییر کار بیش از 50 درصد می شود؟ آیا این پروژه می تواند منجر به افزایش بهره وری شود؟"

پاسخ به این سوالات به او کمک می کند دامنه پروژه خود را تعریف کند. هنگامی که او ایده ای واضح در مورد دامنه پروژه داشته است، او خود را می پرسد که ابزارهایی که در جعبه ابزار خود قرار می دهند، مناسب برای پروژه هستند - شش سیگما، PMBOK، شاهزاده 2، Agile، Waterfall و غیره

در پاسخ به اینکه وقتی شش سیگما می تواند تاثیر گذار باشد، برناردو می گوید:

"من شش سیگما را در پروژه های عملیاتی موثر یافتم. در بخشی از این، عملیات دارای فرایندهایی است که می تواند با تکنولوژی جدیدتر یا فرآیندهای تکرار پذیر که می تواند در جای دیگر متمرکز شود، اجازه می دهد اتاق کارکنان فعلی نوع فعالیت های پیشرفته را ترغیب کند."

هنگامی که شما شش سیگما را به عنوان بهترین روش برای پروژه انتخاب کرده اید، دو زیرمجموعه اصلی وجود دارد که به طرز چشمگیری کمی متفاوت می شود تا شرکت ها بتوانند رویکرد شش سیگما را به پروژه و صنعت خود تقسیم کنند. آنها یک هدف نهایی بهبود فرآیند را به اشتراک میگذارند، اما هر یک رویکرد تخصصیتری را نسبت به یک روش پدری ارائه میدهد. اگر میخواهید یکی از این فرآیند را امتحان کنید، می توانید به راحتی به یک الگو جدید Lucidchart اضافه کنید (نگاه کنید به زیر).

DMAIC برای شرکت هایی که به دنبال بهبود بخش تولید یا تولید یک کسب و کار یا فرآیندهای کسب و کار موجود هستند، بهتر است.

تعریف: شناسایی نیاز.
اندازه گیری: ارزیابی روند فعلی و اثربخشی آن.
تجزیه و تحلیل: از داده ها برای ارزیابی فرآیندهای فعلی استفاده کنید تا جایی که نقص ها رخ می دهد یا جایی که مناطق بهبود هستند.
بهبود: ایجاد تغییرات و بهبود روند، به طوری که شما کمک می کند تا اهداف خود را برآورده سازید.
کنترل: طراحی یک سیستم برای حفظ فرآیند بهبود یافته در محل، پیش بینی بالقوه آینده بالقوه.

DMADV بهتر کار می کند زمانی که یک شرکت قصد دارد یک محصول یا فرایند جدید ایجاد کند یا برای بهبود روابط مشتری یا مشتری.

تعریف: ایجاد نیاز مشتری یا مشتری.
اندازه گیری: از داده ها برای ارزیابی نیازهای مشتری، پاسخ به محصول یا سرویس و قابلیت های محصول یا خدمات استفاده کنید.
تجزیه و تحلیل: داده ها را مرور کرده و از این اطلاعات برای ایجاد اهداف یا طرح های جدید برای پاسخگویی به نیازهای مشتری یا مشتری استفاده کنید.
طراحی: یک محصول، سرویس یا فرایند ایجاد کنید که با توجه به یافته ها، نیازهای مشتری را برآورده می کند.
تأیید: تست طراحی و یا ارائه آن به مشتری و یا قرار دادن یک برنامه در محل برای نظارت بر موفقیت و کارآیی خود را در پرداختن به نیازهای مشتری.
شما ممکن است در مورد روش های دیگر تحت چرخه شش سیگما، از جمله DFSS، DMEDI، و Lean Six Sigma یاد بگیرید یا بشنوید. با این حال، DMAIC و DMADV دو روش متداول ترین روش استفاده می شوند.

چه کاری می تواند برای مدیران پروژه انجام دهد؟
به عنوان یک مدیر محصول، روش خود را برای راه اندازی یک پروژه و دیدن آن از طریق مراحل مختلف خود داشته باشید، از این رو رها کردن شیوه های فعلی شما به نفع یک روش جدید، احتمالا چالش های بزرگی در محل کار شما خواهد داشت. در عوض، از روش روش شش سیگما استفاده کنید و آن را به پروژه ها و صنعت خود متصل کنید تا شانس موفقیت شما را بهبود بخشد.

شما می توانید این کار را به راحتی با Lucidchart انجام دهید. یکی از دلایلی که متشکل از روش شش سیگما است این است که از ابتدا تاکید بر سازمان روشن است. بسیاری از پروژه ها به علت اهداف ضعیف یا خطاهای مشارکت کننده، به دلیل مسائل سازمانی نیست که می تواند به ابتکار پروژه منجر شود. از یک سند Lucidchart برای ایجاد یک چارچوب برای یک فرایند سازمان یافته و به روشنی تعریف شده استفاده کنید. حتی اگر برنامه شما از DMAIC یا DMADV منحرف شود، هنوز هم می توانید از تأکید شش سیگما بر روی قدم های به روشنی تعریف شده و رویکرد بنیادی و تجربی آن در مشاوره مدیریت بهره مند شوید.

علاوه بر این، مدیریت پروژه به خودی خود یک فرایند است. مراحل انجام شده برای اطمینان از موفقیت پروژه، بخشی از فرایند بزرگتر است که همیشه می تواند بهبود یابد. اگر وقت خود را برای انجام یک ارزیابی سبک DMAIC از راه و تیم خود را مدیریت پروژه، شما می توانید نقاط ضعف و مناطق برای بهبود شما از قبل از آن آگاه نیست.

پس از ارزیابی پروژه خود، می توانید یک قالب جدید با استفاده از Lucidchart به طور خاص برای مدیریت پروژه ایجاد کنید. این به شما کمک می کند تا فرایندهای ساده ای را در یک تیم از مدیران پروژه به کار گیرید، حفظ هماهنگی در سازمان های بزرگ که بر روی تعدادی از اهداف کار می کنند.

روش تحقیق شش سیگما ممکن است در تولید ریشه داشته باشد، اما اصول گسترده و به طور گسترده ای در آن، شهرت محسوب می شود که فراتر از انبار GE و موتورولا است. اگر تیم شما در تلاش برای درک شکست و یا نتایج غیر منتظره تلاش می کند، استفاده از رویکرد الهام گرفته از شش سیگما به شما کمک می کند از طریق روند خود را برای پیدا کردن هر شکاف کمک کند.


حتی اگر تیم شما در رسیدن به اهداف خود موفقیت آمیز باشد، مراحل قابل دستیابی شش سیگما می تواند به شما در استفاده بهتر از داده ها کمک کند تا برنده و مناطق خود را برای بهبود و اندازه گیری برآورد کنید. با برداشتن قطعات این روش اثبات شده و سازگاری آن با گردش کار موجود خود با الگوی Lucidchart راست، پروژه های شما هر دلیلی برای موفقیت دارد.

شش سیگما ممکن است برای هر پروژه کار نکند - چه روشهای دیگری می تواند شما را استفاده کند؟
آیا می خواهید یک راه آسان برای انتخاب روش های مدیریت پروژه؟ این راهنمای نهایی را برای مدیریت محصول بررسی کنید - در شکل فلوچارت، بنابراین لازم نیست همه چیز را بخوانید

  • nadia borhan
۲۲
ارديبهشت

بنابراین، شما می خواهید مجددا در مورد چگونگی فعالیت شرکت خود تحقیق کنید. شما نیاز به چیزی جدید، نوآورانه، سرگرم کننده و چیزی است که در واقع کار می کند. چه چیزی به شما می چسبه؟ بسیاری از وزوزهایی که در اطراف این صدای عالی قرار می گیرند، وجود دارد، اما شرکت شما چابک و یا با استفاده از تکنیک های اسکراممی تواند دلهره آور باشد. کلمات نه فقط کلمات، بلکه اغلب به این شیوه رفتار می شوند. در اینجا یک راهنمای آسان برای درک چالاک و اسکروم است. چگونه از آن استفاده کنید، چه کارهایی برای شما بهتر است و بیشتر از همه آنچه در واقع است. هی پرستو، شما پیدا کردهاید خود را به راهنمای برای مدیریت چابک!


چابک


Understanding Agile and Scrum

روش متداول چارچوبی برای رویکردهای تکراری و افزایشی در توسعه نرم افزار است. به نوبه خود Scrum، پیاده سازی متدولوژی چابک است. اساسا، شرکت شما می تواند بدون نیاز به استفاده از Scrum باشد. با این حال، شما نمیتوانید بدون اسکرول بدون تردید داشته باشید. به عنوان یک چتر، به چابکی فکر کنید، و چارچوبهای بسیاری را به عنوان یک قضیه بیش از حد قوام در نظر بگیرید.


در این صورت سؤال دیگری مطرح می شود که آیا من باید از چرایی و چابک بودن استفاده کنم؟ "بلکه باید" استفاده از اسکرام و استفاده از چابک "را نیز انجام دهم."


چابک چیست؟

Agile یک روش است که روند توسعه را از طریق تست مداوم ساده سازی می کند. به نوبه خود، چابک تضمین می کند که تست و توسعه یک محصول همزمان است، که چگونه آن را از دیگر روش های توسعه نرم افزار متفاوت است. خواص اصلی Agile این است که آن فرایند سازگار است، نه یک فرآیند پیش بینی، به همین دلیل است که به طور قابل توجهی از استاندارد متفاوت است، به طور کلی توسعه نرم افزار انتظار برنامه پیش بینی پیش از توسعه است. به همین ترتیب، چابک، اعضای تیم را به گونه ای متصل می کند که فرایند کلی بیشتر به سمت افراد متمرکز است، نه روش های سنتی که تمایل به فرآیند دارند.


چگونه رشد کرد؟

قبل از چابک سازی، توسعه نرم افزار یک رویکرد سفت و سخت گرفت. این تحت مدل آبشار بود، که مرحله بعدی توسعه تنها زمانی آغاز شد که آخرین مرحله به پایان رسید. متاسفانه، مدل آبشار سنتی واقعا نیازهای مصرف کننده را پوشش نمی دهد که نیاز به توانایی تغییر را در هنگام نیاز دارد، که در آن جغرافیایی رشد می کند. Agile روند این مراحل را به مراحل کوتاهتر و ارتباطات بیشتر تغییر می دهد که به نوبه خود به این معنی است که تغییر در احتمال فرآیند توسعه بیشتر و بیشتر است.


مزایای چابک

Agile برای تشویق تعامل چهره به چهره و همچنین همکاری به خوبی کار می کند. این بهترین کار با تیم های متخصص کوچک است و در آنجا نیاز به محصول وجود دارد که دائما در حال تغییر است. تیم های فرسایشی به این معنا هستند زیرا گام های کوتاهی در فرآیند توسعه وجود دارد که به طور مداوم ارزیابی می شود و اطمینان از این که در هر مرحله الزامات مورد نیاز است. با توجه به بازنگری مداوم محصول و هر مرحله در فواصل کوتاهتر از مدل سنتی، شرکت های چابک می توانند در نهایت متوجه شوند که کمترین مواد زائد و مشتریان شادتر وجود دارد. البته، فرایند فقط به عنوان چارچوب پیاده سازی چارچوب نیست، همچنین باید مدیریت خوبی از مراحل نیز داشته باشیم تا اطمینان حاصل شود که به عنوان قصد کاری عمل می کند.


  • nadia borhan